بررسی ارزش حسابرسی داخلی بخش دولتی: بخش دوم
( بررسی ارزش حسابرسی داخلی بخش دولتی: بخش دوم ) موضوعی است که در قسمت قبلی همین مقاله تا حدودی آن را بررسی کردیم و در مقاله پیش روی شما به باقی این موضوع پرداخته و آن را تکمیل می کنیم.
در بخش گذشته همین مقاله به مواردی اشاره کردیم که در حسابرسی داخلی میتواند بسیار با اهمیت باشد. حسابرسی داخلی در بخشهای دولتی قسمتی بسیار مهم و کاربردی بوده و نیاز دارد تا به دست متخصصان این رشته بررسی شود. ما در این مقاله به باقی مبحث بررسی ارزش حسابرسی داخلی در بخش دولتی میپردازیم تا بتوانیم هرچه بهتر نقش حسابرسی داخلی را در بخشهای دولتی مشخص کنیم. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
حسابرسی داخلی و ارتباط آن با نظام حاکم بر کشور.
از گذشته تا به امروز حسابرسی داخلی با حکومت و حاکمیت هر کشوری ارتباط تنگاتنگی داشته داشته است. چرا که هر شرکت یا کسب و کاری نیاز دارد تا به حاکمیت برای وضعیتهای مالی خود گزارشی استاندارد و مشخص ارائه کند. دراین میان نقش حسابرسی داخلی بسیار بااهمیت است.
همانگونه که صاحبان تمامی مشاغل از آن آگاه هستند، در پایان هر سال کاری، کسبوکارها موظف هستند مقدار مشخصی از مالیات کاری خود را به دولت ارائه دهند اما نقش حسابرس داخلی در این بخش بسیار پررنگ است. چراکه آنها به بیشترین اسناد ممکن دسترسی داشته و میزان مالیات هر شرکت را مشخص میکنند. در این بخش، حسابرسای دولتی هم ازین قاعده جدا نبوده و آنها در وظایف مهمی دارند.
حسابرسان حرفهای و کمیته حسابرسی قدرتمند
هر سازمانی برای آنکه بتواند بخشهای مالی خود را بهدرستی مدیریت کنند نیاز به یک حسابرس داخلی حرفهای دارند دراین میان دولت و حاکمیت هم برای اخذ مالیاتهای مدنظر خود نیاز دارند تا کمیتههای حسابرسی مشخصی داشته باشند. دراین میان باید توجه داشت که هرچه کمیتههای حسابرسی دولتی و حسابرسیهای داخلی شرکتهای خصوصی قدرتمندتر باشند و افراد حاذق تری در آنها فعالیت داشته باشند، بههمین میزان هم میتوان گفت که گزارشهای مالی از استانداردهای بالاتری در حوزههای کاری مربوطه برخوردار هستند.
تمایل افراد برای رسیدن به قدرت در بخش های مختلف حاکمیت
ازآنجاکه افراد زیادی در صنایع مختلف از نظر مالی و موقعیت اجتماعی قدرتمند شدهاند و توانستهاند در بازار پر رونق کسبوکارهای صنعتی یا تجاری دستی بر آتش داشته باشند، در نهایت برای رسیدن به جایگاههای حاکمیتی و دولتی هم تلاش بسیاری میکنند. این افراد بهطور معمول تصمیم دارند تا در بخشهایی از حاکمیت هم نقشهایی اساسی ایفا کنند.
اما اینموضوع هیچ تداخلی با روند حسابرسیهای داخلی آنها نخواهد داشت و آنها هم موظف به پرداخت هزینههای مربوط به مالیات هستند.
تمایل برای قدرت بیشتر:
در سالهای اخیر مدیریت بخش خصوصی تمایل بسیار زیادی داشته تا بتواند در بخشهای دولتی هم فعالیتهای گستردهای داشته باشد و این به معنی آن است که فرآیند حسابرسیهای داخلی نیاز بیشتری به افراد حاذق و حرفهای دارد.
چراکه این روند روبهرشد علاقه افراد و مدیران خصوصی به بدست آوردن پستهای حکومتی درنهایت میتواند منجر به شفاف نبودن مسائل مالی هر دو سازمان شود (مدیریت بخش دولتی و خصوصی). ازاین رو کمیتههای حسابرسی خارجی میتوانند بهترین گرهگشای اینموضوع باشد. کمیته حسابرسی خارجی با استخدام افراد بیرونی و حرفه ای شروع به فعالیت کرده و بررسی میکنند که هر شرکت تا چه حدی تخلفات مالیاتی داشته است یا خیر.
دلیل این کار را می توان به داشتن مدیریت مشترک فردی خاص در هر دو حوزه نسبت داد.
انتخاب کمیتههای حسابرسی داخلی برای بررسی پروندههای دولتی و خصوصی
همانطور که گفته شد تمایل بخش خصوصی برای فعالیت در نهادهای دولتی بهصورت روزافزونی با گسترش همراه است.
دراینمیان کمیتههای حسابرسی استخدامشده باید افرادی خبره و بدون طرف باشند در غیر این صورت گزارشهای مالی دچار مشکلات عدیدهای میشود. اگر افرادی که در بخش خصوصی فعالیت دارند و به سمتی در بخش حاکمیت رسیدهاند بتوانند بر اسناد و مدارک مالی شرکتها تاثیرگذار باشند، بدونشک روند حسابرسی داخلی دچار مشکل شده و به صورت مناسبی دارای شفافیت نخواهد بود. در چنین شرایطی وظیفه کمیته حسابرسان داخلی یا مستقل نقش پررنگتری ایفا میکنند آنها باید گره از این ماجرا برداشته و به شفافسازی اسناد و مدارک مالی بپردازند و متخلفان را به مدیران ارشد معرفی کنند.
تمایل نداشتن حسابرسان داخلی برای استخدام حسابرسان خارجی
در چنین مواردی بیشتر حسابرسان داخلی تمایلی به استخدام و جذب نیروهای حسابرسی خارجی (مستقل) ندارند چراکه با آمدن آنها درحقیقت بخش حسابرسی داخلی دچار چالشهای احتمالی میشوند. در حقیقت حسابرسان داخلی حسابرسان خارجی را نوعی مزاحم در کار خود تصور میکنند .
با تمامی این تفاسیر باید در نظر داشت که وجود کمیته حسابرسی خارجی یا حسابرسان خارجی و نظارت آنها بر حسابرسان داخلی در بسیاری از شرکتها مهم و ضروری است مخصوصاً شرکتهایی که دارای سهامداران زیاد و سرمایهگذاران بسیاری است. هرچه شرکت دارای وسعت بیشتری از نظر مالی و اوراق مهم باشد به همان میزان هم وجود حسابرسان داخلی و البته حسابرسان خارجی اهمیت دارد.
هزینههای حسابرسی معمولاً در شرکتهای مدیرانی که در بخش خصوصی فعالیت دارند و سررشته ای از حکومت هم در اختیار دارند بالاتر است. چراکه کمیتههای حسابرسی باید به بررسی اسناد ارائه شده از طرفین حسابرسان داخلی و مدیران آنها حساسیت به خرج داده و آنها را بهصورت دقیقی بررسی کنند.
امتیازها و ویژگیهای مثبت حسابرسی داخلی در بخش دولتی
حسابرسی مزایای مستقیمی برای ذینفعان هر شرکت یا سازمان دولتی دارد و هم چنین تأثیراتی زیادی را میتواند بر روی روند کاری سازمان گذاشته و به اعتبار آن تا حد زیادی اضافه کند. دراینمیان حسابرسی داخلی نهتنها برای بررسی موارد مالی و اعتبار بخشیدن به سرمایهگذاری در شرکتها بلکه برای منافع سیاسی هم بسیار مهم است. انگیزههای حسابرسی در شرکتهای دولتی میتواند حتی به شکل سیاسی هم باشند.
نظر حسابرسان برای بررسی اسناد دولتی یا اسناد شرکتهای خصوصی
بسیاری از حسابرسان ترجیح میدهند حسابرسی شرکتهای خصوصی را برعهده داشته باشند تا حسابرسی داخلی شرکتهای بزرگ و دولتی. حتی بسیاری از آنها ترجیح نمیدهند در کمیتههای حسابرسی برای بخش دولتی کار کنند و دلیل آنهم پیچیدگیهای نامشخصی است که در بخشهای دولتی کشور ما ایران وجود دارد.
در بخش خصوصی شما بهعنوان یک حسابرس موظف هستید تا بدون در نظر گرفتن سیاستهای کلی کاری بهصورت کامل به شفافسازی موارد ارائهشده از طرف حسابرس داخلی شرکت پرداخته و در صورت تخلف آنها را به مدیران ارشد گزارش دهید. اما در بخش دولتی اینگونه نیست، در بسیاری از موارد شما باید بخشی از اطلاعات مهم را افشا نکرده باقی گذاشته و یا فقط به یک یا دو مدیر اصلی آنها را گزارش دهید.
نکته ای که در مورد اینموضوع باید گفت آن است که بخش خصوصی درحقیقت دست یک حسابرس داخلی را بیشتر باز گذاشته و آنها گستره فعالیت بیشتری در این زمینه دارند اما در بخش دولتی این امکان وجود ندارد و شخص باید بدون چونوچرا فقط و فقط به مدیران ارشد گزارش های خود را ارائه دهد. درصورتیکه وظیفه حسابرسان داخلی شفافسازی اسناد و مدارک بدون در نظر گرفتن نفع ذینفعان مربوطه است.
نکته:
البته لازم به ذکر است که در تمام بخشهای دولتی چنین مواردی وجود ندارد. اما بازهم بهعنوان یک چالش احتمالی در زندگی یک حسابرس داخلی این موارد بسیار تاثیرگذار هستند و میتوانند فعالیت وی را مختل کنند.
مبارزه با فساد در حسابرسی داخلی شرکتهای خصوصی و تفاوت آن با شرکتهای دولتی
در بخش خصوصی اولین و آخرین وظیفه یک حسابرس داخلی بررسی دقیق اسناد و گزارشهای مختلف است که باید به آنها رسیدگی کرده و در مورد صحت آنها بهطور کامل تحقیق کند. اما اینموضوع در بخش دولتی کمی دچار چالش است چراکه برخی از شفافسازیها با استراتژیهای طولانیمدت یا کوتاهمدت شرکتهای دولتی همخوانی نداشته و بههمین دلیل حسابرس داخلی نمیتواند بهصورت کامل افشاگری مناسبی درمورد مسائل مالی داشته باشد. البته اینموضوع رابطه مستقیمی با مدیریت و استراتژیهای کلان شرکت یا سازمان دولتی دارد.
اما در نهایت میتوان گفت که حسابرسی داخلی در شرکتهای خصوصی کار بسیار راحتتر و کم چالش تری نسبتبه حسابرسی بخشهای دولتی است. چراکه روندهای حسابرسی داخلی خصوصی بسیار شفافتر و واضحتر هستند و دایره وظایف حسابرس داخلی در اینگونه شرکتها بسیار واضح است. درصورتیکه همین روند در حسابرسی داخلی دولتی بسیار پیچیده بوده و ممکن است از قوانینی تبعیت کنند که حسابرسی داخلی از آنها مطلع نباشد.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.